سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

یک دهه مادری

می خواستم از ده ساله شدن مادری ام بنویسم اما...   مدام فکر می کنم مادران فلسطینی این روزها توی وبلاگ هایشان چه می نویسند؟
31 مرداد 1393

دشمن ترین دشمن

تاثیر تلویزیون و رسانه های دیگر است یا هر چیز دیگر، پسرهای این دوره زمانه مدام در حال جنگیدن با دشمنان خیالی شان هستند. هرچقدر هم محدودشان کنی باز هم عاشق تیر و تفنگ و شمشیر می شوند و بعضی هایشان ممکن است مثل محمد حسین در جواب مادرشان بگویند: مامانا از این کارا خوششون نمیاد. پسرا خوششون میاد! اینا بازیای پسرونه اس!!! این مساله مدت ها ذهنم را درگیر کرده بود. وقتی رژیم غاصب و کودک کش اسرائیل دوباره چهره وحشی و خون خوار خودش را به جهان نشان داد، فهمیدم فرصتی که منتظرش بودم به دست آمده. حالا می توانستم دشمن خیالی را تبدیل کنم به واقعی ترین دشمن اسلام و مسلمانان. می توانستم دشمن ترین دشمن را به پسر کوچک سه سال و نیمه ام معرفی کنم و این کار را ...
20 مرداد 1393

ما با آن ها نیستیم

بغض کردن کار عجیبی است چون گاهی بغض فقط توی گلو نمی ماند. گاهی حاصلش تنها چند قطره اشک نیست که سبکمان کند. گاهی بغض ها از توی گلوها سرازیر می شوند به مشت ها. گاهی نه به اشک، که به فریاد تبدیل می شوند و گاهی اراده ای را به وجود می آورند که تصمیم بگیرد نسل هر چه بغض را نابود کند.   من هیچ وقت به بچه هایم سرلاک ندادم چون می دانستم کودکانی هستند که در محاصره های ناجوانمردانه چیزی برای خوردن ندارند. من پای بچه ها جوراب گپ نمی کنم. می دانم جایی بی رحمانه پاهای کودکانی از مچ قلم می شود.  من برای پسرها دنت نمی خرم. می دانم بمب های چند صد کیلویی همه خاطرات شیرین را نابود می کنند. من به جای کیت کت برای بچه ها شیرین عسل می خرم....
29 تير 1393

یا رب یا رب

من هم قبلا خیال می کردم هفت سال دوم قرار است راحت تر بگذرد. در هفت سال اول بچه ها سید هستند و طبیعتا اطاعت کردن ما از آن ها کار سختی است. اما در هفت سال دوم قرار است عبد باشند. یعنی ما بگوییم و کودک اطاعت کند. ظاهرا دستور دادن راحت تر از دستور گرفتن است.     اما کار به همین سادگی نیست. خیلی وقت هاپیدا کردن مرز هوای نفس من و مقام یک مادر پیچیده است. پیچیده تر از آن عمل کردن به این یافته هاست.  این که وقتی دستور می دهیم، از فرزندمان بخواهیم به خاطر خوب بودن و درست بودن آن چشم بگوید، نه به خاطر این که ما گفته ایم. که ما خوشمان بیاید.  این که وقتی توبیخش می کنیم، به خاطر بی ادبی نسبت به شخص خودمان نباشد؛ به خاطر ح...
10 تير 1393

آقای ضرغامی! کمی آهسته تر!

أین محیی معالم الدین و أهله؟ أین المؤمّل لإحیاء الکتاب و حدوده؟ دست شیطان گاهی چاقو می شود بر گلوی حق و گاهی نامه ای که صدای آمر به معروف را ساکت می کند. ماهیت عمل یکی است. قاعدتا هر کس مطابق جایگاه خودش عمل می کند. هر چند دستور برکناری شیک تر و با کلاس تر از چاقو کشیدن است و به این راحتی عمل مجرمانه محسوب نمی شود و  مشمول حکم قضایی نمی شود. ولی آقای ضرغامی! حتما شما هم به محکمه عدل الهی ایمان دارید. کمی آهسته تر! ما خواستار پاسخگویی جدی آقای ضرغامی و هر شخص حقوقی دیگری هستیم که مسئول برکناری تهیه کننده سمت خدا، آقای رکنی هستند. شرم بر ما اگر نهی از منکر نکنیم و ننگ بر ما اگر در برابر نهی کنندگان از منکر بایست...
24 ارديبهشت 1393

چطوری بچه هایمان را کتاب خوان بار بیاوریم؟

مثل هر ویژگی دیگری که دوست دارید در بچه هایتان وجود داشته باشد، باید اول خودتان دست به کار شوید. اگر بچه کتاب را دست پدر و مادرش ببیند، حتما علاقه اولیه به مطالعه در او شکل خواهد گرفت. اما برای پرورش بیشتر این علاقه راهکارهایی وجود دارد. راهکارهایی که در وهله ی اول به کودک نشان دهد کتاب جزئی از زندگی روزمره ماست.   اصولا ما می توانیم با استفاده از جذابیت ذاتی موجودی به اسم جایزه و قرار دادن کتاب در این جایگاه، این جذابیت را به کتاب هم منتقل کنیم. البته باید حواسمان به دو نکته باشد. یکی جو دادن قبل از تهیه کتاب. مثلا بگوییم: اگر فلان کار را بکنی، برات یه کتاااااب می گیرم! یه کتاب جالب و خوب و .... و دوم این که واقعا سعی کنیم ...
15 ارديبهشت 1393

فیلسوف کوچولوهای من

محمد حسین: مامان! چرا هی روز میشه، هی شب میشه؟ چه قدر هی صبحونه بخوریم بخوابیم؟ (بچه ام دچار روزمرگی شده ظاهرا!) سیدعلی: مامان! خدا که می دونسته ما چی کار می کنیم چرا ما رو به این دنیا آورده؟ پ.ن۱: ان فی خلق السماوات و الأرض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لأولی الألباب پ.ن۲: چند شب پیش رفته بودیم سخنرانی آقای فاطمی نیا. از جلسه که برگشتیم می خواستم در مورد نکته ای که ایشان درباره علم خداوند گفته بودن با آقای بابا صحبت کنم. ایشون حرف های آقای فاطمی نیا رو به دلیلی نشنیده بود. یک دفعه سیدعلی گفت من شنیدم. بعد کاملا حرف ایشون رو در مورد علم خدا که "کاشف" است نه "جاعل"، با مثالش برام گفت.
3 ارديبهشت 1393

من هم امضا می کنم.

من هم نامه حاج آقا ماندگاری را خطاب به ریاست صدا و سیما امضا می کنم.     در برنامه ي 27 فروردين سمت خدا بعد از پخش فايل صوتي بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در دیدار با مدیران ارشد رسانه ملی در یازدهم آذرماه 1383 (يعني حدود ده سال پيش) با توجه به رعايت نشدن اين نكات، و همچنين پيرو مباحث مطرح شده در برنامه 14 اسفند سمت خدا ، حاج اقا ماندگاري نامه اي كه خطاب به رياست صدا و سيما نوشته بودند را قرائت كردند كه اين وبلاگ با انتشار متن بيانات حضرت آقا و همچنين متن نامه ي حاج آقا ماندگاري حمايت و موافقت خود را اعلام و  ضمن امضاي اين نامه از دوستان موافق با اين مساله دعوت مي كند به امضا كنندگان اين نامه بپيوندند. نكته: براي ثبت ا...
31 فروردين 1393

عاقبت به خیری

سید علی: مامان! زبیر که ابن زبیر اون رو به راه کفر کشوند می ره بهشت یا جهنم؟ من: خب می ره جهنم. سیدعلی: آخه پسرش گولش زده. من: خب نباید گول می خورد دیگه! سیدعلی: تقصیر خودش که نبوده. من: چرا. خودش عقل داشته. خدا بهش اراده و اختیار داده. نباید گول می خورد. سیدعلی: شاید پسرش حرفای دروغ بهش زده باعث شده گول بخوره. من: باید می رفته تحقیق می کرده. سیدعلی: شاید براش جوری وانمود می کردن که نفهمه و به حرف پسرش برسه. من: اصلا اشتباه زبیر این بود که اون معیار اصلی درستی و حق رو که امام علی بودن، گم کرده بوده.  سیدعلی: اون یارای امام علی که جلوی امام حسین ایستادن چی؟ اونام می رن جهنم؟ من: آره! فکر کن یک نفر کلی چوب داشته باشه. اصلا تاجر چوب...
25 فروردين 1393