سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

ولیمه حذاق

1392/11/26 17:46
نویسنده : مامان پسرها
1,336 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز برای سیدعلی ولیمه دادیم. ولیمه ای که مستحب است وقتی فرزند در خواندن قرآن حاذق و ماهر شد، داده شود.

 

البته سیدعلی چند ماه است که خیلی خوب قرآن می خواند، ولی ما تازه فهمیدم که خوب است ولیمه بدهیم. به نظرم خیلی سنت پسندیده ای ست و جا دارد حداقل کنار جشن های دیگر، مثل دندونی (!) این ولیمه را هم به اقوام و دوستان بدهیم. حتما این کار ما در ترغیب بچه ها به انس با قرآن اثرگذار خواهد بود.

پ.ن: یک قلم قرآنی داشتم که هدیه گرفته بودم. دیروز هدیه دادمش به سیدعلی.و البته خاله ها و دایی ها و پدربزرگ و مادربزرگ هم همگی لطف کردند و با دادن هدیه های محبوب سیدعلی، این روز را برایش خاطره انگیز کردند.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

زینب
26 بهمن 92 19:01
واااای چه کار قشنگیـــــــــــــــ ! به سلامتی و مبارکی. ان شالله که قرآن با گوشت و پوست و خونش عجین بشه. من اصلاً تا حالا نشنیده بودم. نمی دونستم همچین ولیمه ای هم هست. خداقوت بابت مهمونی دیروز. بیخود نبود از عصر روز قبلش مشغول پخت و پز بودی در ضمن ایوالله به مامان بابا و خاله ها و دایی ها که حاضر شدند از تهران تشریف فرما بشن. من باشم بعید می دونستم همینقدر راه رو هم بیان فکر کنم من مجبور بودم مهمونی رو خونه بابای خودم یا پدر شوهرم بگیرم.
مامان پسرها
پاسخ
ممنون زینب جان! به قول پریا خوش به حال بچه خوش روزی تو که مامانش قبل از اومدنش کلی چیزای خوب خوب بلده. در ضمن من اهل این کارا نیستم که از روز قبل غذا بپزم خواهر! مهمونام از همون شب میومدن. و آره واقعا پایه ان و دستشون درد نکنه.
هم اندیش
26 بهمن 92 20:54
من کشته مرده این ایده های تو هستم مث جشن لا اله الا اللله یا جشن محمد رسول الله پیشنهاد میدم ابجی یه پست مفصل دراین باره جشن ها بنویس عااااااااااااااااااااااااااشقتم
مامان پسرها
پاسخ
عزیزمی هم اندیش جان! اینا فقط لطف خداست که من ناچیز رو وسیله تربیت امانت هاش قرار میده و به واسطه اسم خلاق خودش از این فکرا می اندازه تو سرم.
نیلوووووووو
26 بهمن 92 21:32
وای کاش منم بودم یه کتاب خوب بهش هدیه میدادم
مامان پسرها
پاسخ
ممنون خاله نیلووووو جون!
خاله زهرا
27 بهمن 92 1:33
دارم اين پستو ميخونم، سارا اومده كنارم يه بند ميگه على على على همون طور كه ميدونى ، قربون اين گلاى خودم برن ، ببين چه بزرگ شدن، جمعه انقدر شلوغ پلوغ شد نتونستم به على بگم براش يه كادوى ويژه گرفتم ، از قول من بهش بگو ، انشاالله هر وقت شد ميفرستم يكى براش بياره قربونشون برم امقدر عصبانى دارن داد ميزنن قرآن ميخونن
مامان پسرها
پاسخ
دقیقا! این عصبانی رو خوب اومدی. البته از شدت تمرکز و جدی گرفتن این شکلی شدن! حالا یه چیز بامزه بگم؟ علی محمد فقط داره لب می زنه با سیدعلی! بابت کادو هم ممنون خاله جونش! شما همیشه لطفت شامل حال ما شده عزیزم! بهش می گم.
مامان فاطمه کوچولو
27 بهمن 92 10:51
وای آفرین به این پسرمون از قول منم بهش تبریک بگو آفرین بیشتر به این مامان که بهش قرآن یاد داده و همت کرده این همه مهمون رو دعوت و پذیرایی کنه می گم زینب جون این حدیث لااله الاالله رو که نذاشتی لا اقل حدیث این ولیمه رو بذار
مامان پسرها
پاسخ
ممنون عزیزم! اون حدیث لااله الا الله رو که نوشتم. تو پی نوشت همون پست. این مسئله رو هم آقای جوادی آملی تو تفسیرشون گفتن. روایتش رو هنوز پیدا نکردم. اگه یافتمش چشم، حتما می نویسم.
زینب مذکور
27 بهمن 92 10:51
خوشحالم. میخواستم به عنوان یه قمی بهتون بگم تو مدتی که قم هستید از فضای قرآنی قم استفاده کنید. واقعا خوشحالم که آقا پسرتون قرآن خوندن رو یادگرفته. قرآن همیشه همراهش باشه انشالله.
مامان پسرها
پاسخ
ممنون زینب جان! میشه مثل اون کتابخونه که معرفی کردی، یک کلاس خوب هم بهم معرفی کنی؟ راستش این پسر ما یک مقدار سخت گیر و مشکل پسنده. بیشتر خودمون تو خونه باهاش کار کردیم.
مامان زهراورضوان
27 بهمن 92 18:19
سلام عزیزم چه ایده قشنگی.خداحفظش کنه ومادری چون تورو براشون نگه داره
مامان پسرها
پاسخ
به! سلااام! ممنون خانوم! خدا شما و گلاتونو برای هم حفظ کنه.
زهرا مامان
27 بهمن 92 22:51
ما شالله به این آقا پسرتون حالا این آقایون رو معرفی نمیفرماین؟
مامان پسرها
پاسخ
ممنون عزیزم! سیدعلی ما لباس صورتی پوشیده و قرآن دستشه و داره با نهایت جدیت و با صوت قرآن می خونه. اون آقای بغل دستی هم پسرداییشه که داره با سیدعلی لب می زنه و ادای خوندن در میاره! راستی! آدرس وبلاگت اشتباه وارد میشه. نمی تونم بیام.
زینب مذکور
27 بهمن 92 23:47
راستش در مورد کلاس قرآن واقعا حرف محکمی نمیتونم بزنم، چون خودم خیلی برای محمد نگران بودم. محمد کلا در این مورد علاقه و شاید استعداد داره و یه معلم خوب خدا سر راهش قرار داد که الآن با پیشنهاد همون معلم قرآن محمد خصوصی البته با فاصله زمانی زیاد برای تحویل دادن حفظیاتش و شارژ کردن و چکاپ و ... پیشش میره. پارسال که محمد اول بود ایشون معلم قرآن مدرسه اش بود، روزی یک ساعت. همون آقا موسسه داره ولی اولین دوره اش رو امسال با تعداد محدود ودستچین شده ای شروع کرده و حتی فکر کنم سال دیگه هم ثبت نام نداشته باشه. البته من خیلی با برنامه موسسه اش موافق نیستم ولی محمد رو به دلیل فشار ناشی از رفت و آمد کلاس نفرستادم اونجا. یه معلم خیلی جوون و خوشرو و مهربون و پرانرژی برای بازی با بچه ها که دو تا بچه داره (خیلی مهمه) و به من میگفت دیگران برای من کردن من هم برای محمد میکنم (این هم تزشه). خلاصه گزینه خوبیه ولی فعلا در دسترس نیست. حالا اگه فکر کردید مفیده من سطح آقا سید علی رو بدونم شاید بشه با خود این معلم مشورت کرد. حرم کلاس قرآن داره و این آقا هم اونجا برای بچه هایی که مراحل اولیه رو گذروندن کلاس حفظ داره. این مفیدترین اطلاعات من بود، اگه کمکی بتونم بکنم درخدمتم.
مامان پسرها
پاسخ
ممنون زینب جان! سیدعلی الان تو روان خوانی خیلی خوبه یعنی همه جای قرآن رو می تونه بخونه. خودم خیلی دوست داشتم بشه یه دوره دوستانه قرآنی برای سیدعلی و دوستاش برگزار کرد. تو کوچه مون خونواده های خیلی خوبی هستن با بچه های هم سن و سال. ولی دیگه من نمی تونم باهاشون سر و کله بزنم. کار یه مرده. حالا اگر کسی رو سراغ داری برای این کار، من حاضرم محلش و امکانتش رو تأمین کنم و یه استادی بیان منزلمون. و البته آقا محمد شما! حفظ هم یک مقداری خودم باهاش کار کردم ولی منظم نه! یک مقداری از سوره بقره رو حفظه و یک مقدار از جزء سی. راستی! شماره کتاب خانه ایثار رو نتونستم از ۱۱۸ بگیرم. شما داری؟ یا آدرس دقیق و ساعت کاری شون؟ خییییلی از لطفت ممنونم. مشتاق دیدار شما!
مامان علیرضا و حسین
28 بهمن 92 8:36
مامان بزرگ من همیشه تعریف می کنه که برا عمه هام یه جشن قرانی مفصل گرفته جوری که از عروسی شون بهتر برگزار شده و به همه بیش تر خوش گذشته! جشن قرانی وقتی برای کسی گرفته می شده که می تونسته عم جزء رو روانخوانی کنه . سنش مهم نبوده. مثلا برای دوتا از عمه های من که دو سال با هم اختلاف داشتند هم زمان رخ داده بوده و مامان بزرگ آن جشن مفصل را برای دوتایی شان گرفته. حدودا نه ده ساله بوده اند. حتی به جز کادویی که برایشان خریده دو تا سکه ی طلا زیر زبانشان گذاشته. زبانی که می تواند قران بخواند! ضمنا بگم که عمه های من بزرگند و این قضیه راحت مال 60 سال پیشه. یعنی زمانی که برا بچه ها تولد و این ها نمی گرفتن و سال تا سال شاید بهشون کادو نمی دادن و کسی رو به خاطرشون دعوت نمی کردن. ضمنا مامان بزرگ من اینا مثل بیش تر مردم اون رمان خیلی هم تمکن مالی آن چنانی نداشتند که سکه ی طلا براشون پول خرد باشه! چقدر این مراسم در اون شرایط تو ذهن بچه می مونه همیشه به این فکر می کردم و خوشحالم که هنوز کسایی هستند که به این رسم جانی دوباره می بخشند!
مامان پسرها
پاسخ
واااااای! آفرین! چه مامان بزرگ باحالی داری! خدا حفظشون کنه الهی. واقعا هم داریم از رسم ها و سنت های قشنگ خودمون فاصله می گیریم. الان جشن تولد جای این مراسم ها رو گرفته. البته خودمونم مبتلا به ایم. چون بچه ها وقتی می بینن انتظار دارن و خیلی سخته تغییر این روند. از قول من مامان بزرگت رو ببوس!
زهرا مامان
28 بهمن 92 17:27
ماشالله خدا براتون حفظش کنه معلومه چقدر با تعصب میخونه. ادرسو درست زدم این دفعه
مامان پسرها
پاسخ
ممنون عزیزم!
گروه طراحی سیاه و سفید
28 بهمن 92 17:50
http://www.niniweblog.com/commenting/?blogid=roozayezendegienin&postid=104&timezone=33042
گروه طراحی سیاه و سفید
28 بهمن 92 17:51
-- تخفیف ویژه......به به چه نی نی خوشملی مامانی بابایی عید نزدیکه هاا قالب تکونی نمیخوای زود زود عکس نی نی خوشملتو بفرس برام تا برات یه قالب و یه تقویم خوشمل با تم و عکس خوشمل نی نی ناناست برات درس کنم بدو بیا منتظرم تخفیف ویژه فقط با 8 هزارتومان همه طراحی رو برای وبلاگ نی نی خود از ما بخواهید یه سری بزن دست خالی نمیری.همین الان اقدام کنید
زینب مذکور
29 بهمن 92 8:07
شماره کتابخونه: 32704922، البته کتابخونه بزرگسال برمیدارن گوشی رو، باید بگید وصل کنند کتابخانه کودک.اصولا صبح تا عصر هستند ولی قبل از رفتن حتما تماس بگیرید چون گاهی به دلایل مختلف برنامه شون تغییر میکنه. آدرسش : بنیاد، خ شهید مطهری.بعد از فرزانگان، فلکه ی ایثار. سمت چپ، انتهای بوستان ایثار، کنار فرهنگسرای ایثار. ببخشید اسم بعضی از خیابونها رو مطمئن نیستم واسه همین ننوشتم. آدرسش یه کوچولو ناقصه. این قضیه آموزش قرآن اگر بخواهید تداوم پیدا کنه یه مقدار جدی تر از اینهاست. من خودم هم جدیدا فهمیدم، حتی اگر هدفتون از پیگیری قرآن، پرورش یه حرفه ای نباشه. به هر حال اگه قرار باشه به عنوان قدم اول حفظ کامل قرآن انجام بشه باید (به گفته معلم قرآن محمد) تجویدش هم به مرحله خوبی برسه بعدحفظ روشروع کنه. برنامه کلاسهای حرم هم همینه گمونم. درباره معلم آدم دیگه ای رونمیشناسم البته حرم معلمهای خوب دیگه هم داره ولی من تجربشون نکردم. معلم محمد هم صبح و عصر مشغوله. فکر نمیکنم معلم توپی بشه پیدا کردکه وقت داشته باشه بیاد خونه، خصوصا برای پسرها. پیشنهادمیکنم یه سر به کلاسهای حرم بزنید، مشاوره هم میدن در این مورد. حتی شاید بشه از یک معلم خاص وقت مشاوره گرفت. مسئول اونجا تابستون آقای گایینی بود که معلم محمد خیلی ازش تعریف میکرد. تعیین سطح رو هم ایشون انجام میداد. معلم محمد(آقای ایران نژاد) طبق آخرین آمار من عصر روزهای فرد کلاس حفظ داره. حالا من اینهمه از معلم محمد تعریف کردم شاید پیاز داغشو زیاد کرده باشم، البته خیلی لطف داشتن به ما ولی بالاخره بچه ها و پدرمادر ها با هم فرق دارن. یه چیز دیگه، شاید بد نباشه بعداز مشورت با یه معلم قرآن کار رو خودتون ادامه بدید تا تابستون بفرستیدش کلاس. و شاید بهتر باشه همون سیستمی که قراره تابستون باهاش همراه بشید مشاور الآنتون باشه. ببخشید اینقدر حرف زدم و نظر کارشناسی دادم.
مامان پسرها
پاسخ
واااااای! زینب جون! خیلی خوب و مهربونی! من چجوری ازت تشکر کنم آخه؟ خیر بچه های گلت رو ببینی ان شاءالله!
زینب مذکور
29 بهمن 92 8:10
کلاس حفظ معلم محمد که نوشتم، از کلاسهای حرمه.
مامان علیرضا
29 بهمن 92 10:07
سلام آفرین به این مادر نمونه آقا سید علی ان شاله یک روز حافظ کل قران باشی و مهمتر از اون مثل صاحب نامت قران ناطق
مامان پسرها
پاسخ
سلام سارا جون! ان شاءالله آقا علیرضای شما هم حافظ و عامل قرآن باشه.
زینب مذکور
30 بهمن 92 7:57
اساسا نفهمیدم چرا خیلی تشکر کردید ولی به هر حال خواهش میشه
مامان پسرها
پاسخ
خب به خاطر این که زحمت کشیدید و تو این چند تا نظر کلی برام نوشتی دیگه!
زهرا رقیب
30 بهمن 92 21:02
فقط می تونم بگم ماشالله به این گل پسر از وجناتش و صورت نورانیش معلومه که انشالله سرباز اسلام هست وخواهد بود می دونم یکم بزرگونه نوشتم ولی واقعا از ته دلم بود هااا هزار ماشالله هم به گل پسرت هم به مامان به این خوبی پایدار باشید
مامان پسرها
پاسخ
منم فقط می تونم بگم براش و برام دعا کن عزیز! این یکی دو روز از یکی از هم بازی های دوران کودکی (بچه یکی از دوستای مامانم) چیزهایی دارم می شنوم که بیان دوباره اش هم برام شرم آوره. این قدر که این روزها احساس ضعف می کنم در تربیت فرزند، توی دلم مدام خالی می شه! فقط باید خود حضرت صاحب علیه السلام نگاهمون کنن.
مامان خمبل و فنقول
7 اسفند 92 2:35
چه سنت جالبی متاسفم که این سنتها به فراموشی سپرده شدن و حتی بسیاری از مذهبی ها هم اطلاع ندارن ازشون ولی رسوم بیخودی ازجمله همون که نام بردین، جزء اوجب واجبات قرار گرفته. بازم از این جشن ها اگه بلدین لطفا معرفی کنین ان شاءلله آقا سید علی همیشه در پناه قرآن باشه
مامان پسرها
پاسخ
ممنونم!
مامان خمبل و فنقول
7 اسفند 92 2:37
سلام وبلاگ پرمحتوایی دارین میتونم از قسمتی از متنی که در قسمت معرفی وبلاگ نوشتین، استفاده کنم؟ احساس میکنم حرف دل منو خیلی قشنگ زدین
مامان پسرها
پاسخ
سلام! خواهش می کنم. خوشحال می شم که این تفکر که مال من هم نیست رواج پیدا کنه. حالا هر طوری بشه. ما همه سر سفره خاندان کرمیم. من جمله خانم ام البنین.
مادر اميرين
26 اسفند 92 9:42
سلام مامان پسرا افرين و مرحبا به شما و پسرتون ازتون راهنمايي ميخواستم؟! شما به پسرتون قران خوندن و ياد دادين يا كلاس ميرفت؟!ميتونم بپرسم چه كلاس قراني؟!! ممنون ميشم موفق باشين
مامان پسرها
پاسخ
سلام عزیز! ممنون! راستش غیر از مدرسه شون کلاس خاصی نرفته. بیشتر من و پدرش باهاش کار کردیم. البته معلم کلاس دومش واقعا عالی بود و یه شیوه منحصر به فرد و ابتکاری داشت.
وجدانی
28 خرداد 93 16:15
سلاام وای فوق العاده بود، من تا حالا نشنیده بودم، خدا خیرتون بده که درباره اش نوشتید.
مامان پسرها
پاسخ
سلام! خواهش می کنم. فکر می کنم کلا قضیه مهجوری باشه. آقای جوادی آملی تو تفسیرشون اشاره کردن.
وجدانی
28 خرداد 93 16:18
بسم الله الرحمن الرحیم سلام راستی، ان شاالله عروسی من تو ماه رمضان هست، یک سری آهنگ ملایم می خواستم که تو مراسم پخش کنیم که معلوم بشه عروسیه نه عزا، به قول یکی از دوستان که می گفتن اهل بیت سفارش کردن که تو عروسی صدای شادی شنیده بشه، چه چیزی به ذهنتون می رسه؟ (یکی از دوستان پیشنهاد کردن از شما بپرسم چون مثل اینکه آهنگهای مناسب و خوبی سراغ دارید) ممنونم
مامان پسرها
پاسخ
سلام عروس عزیز! (چقدر این جا خوش یمن شده همه عروس خانما جمعن!) پشاپیش تبریک می گم. ان شاءالله زندگی پر از خیر و خوشی و رشد داشته باشید. راستش من آهنگ ندارم. یه سری شعر بوده که بیشترش توی یه تاپیک تو جمع آسمونی نوشته شده.
مامان علی مرتضی
4 مرداد 93 5:14
چه خوب منم حتما اینگارو میکنم