سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

واکنش های جوجه ای

1393/11/12 15:45
نویسنده : مامان پسرها
1,949 بازدید
اشتراک گذاری

 

دیروز چند تا جوجه خریده ایم. به نام پسرها و البته به کام محمد حسین.

از وقتی رسیدیم خانه مرتب می رود بالای سرشان و می آید پیش من و ابراز احساسات می کند.

به این فکر می کند که اگر جایشان پشت تختش باشد، نوکشان به هم می چسبد و می افتند می میرند.

به این دقت می کند که کله شان شل است و کله ی ما سفت.

حواسش هست که جعبه شان برایشان کوچک است.

حتی ذوق شاعریش گل کرده و با آهنگ برایشان می خواند:

رنباگورنگ ( یعنی همان رنگ و  وارنگ خودمان یا به زبان آدمیزادیش رنگارنگ!) و  رنباگورنگو

از همه رنگو

از همه رنگ بیشتر دوسِت دارم!

***

- از چه عروسکی خوششون میاد؟

 

- جوجه ی علی به چشم جوجه ی من نوک زد. کار خطرناکیه!

- خب بهش بگو این کار خطرناکیه.

- بهش گفتم. گوش نمی ده. جوجه ها این طورین دیگه!

 

- دلشون برای من تنگ شده بود چجوری اشک می کردن؟

آواز خوندن یا جیک جیک کردن؟

 

- مامان! جوجه دریایی دیدی؟

 

- مامان! جوجه ی پدربزرگی خریدی ها!

 

پسندها (2)

نظرات (3)

زینب مذکور
13 بهمن 93 15:57
مبارکه آخ جون، پس ما دیگه جوجه نخریم
مامان پسرها
پاسخ
ممنون! ایشالا به زودی جوجه های شما
mahtab
13 بهمن 93 16:50
این جوجه بازی بچه ها هم عالمی داره
مامان پسرها
پاسخ
خیییییلی با حاله واقعا! حیفم اومد محروم بمونن.
زینب
16 اردیبهشت 94 18:43
تمام مدن که پست رو می خوندم به ترس خودم از جوجه فکر می کردم.