حق انتخاب
حق انتخاب به نظر شما بچه ای که هر لباسی خودش دوست داره می پوشه و حتی از خیر شال گردن عروسکش هم نمی گذره، خوش تیپ تر از این می شه آیا؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (28)
یک نسیم
12 اسفند 92 0:02
مامان پسرها
پاسخ
12 اسفند 92 0:02
سلام.
احوال دوست گرامی؟
از رو لینک مشکات عزیز که فرمایشات آقا موقع عقدتون رو پیاده کرده بودید، اومدم، خوندمش....دنیا خییییلی کوچیکه....
چه گل پسر بانمکی داری! جاااان.
تقصیر شماست که از خوش تیپی یه تصور غیر قابل انعطاف داری جونم، بعله!]
مامان پسرها
پاسخ
به به! سلااام! خوش اومدی دوستم!
بله! من الان به خاطر این ذهن بسته ام متنبه شدم. خیلی هم خوش تیپه بچه ام!
راستی! منظورت از اون دنیا خیییییلی کوچیکه دقیقا چی بود؟
زهرا مامان
12 اسفند 92 1:50
مامان پسرها
پاسخ
12 اسفند 92 1:50
واااااااای خدای من چقدر بانمکند این یکی گل پسر هم!
از نظر من خیلی خیلی هم خوشتیپند. اینو جدی میگم. تازه خیلی هم خوش سلیقه اند مهم اینه که انتخاب خودشونه. ماشالله به این پسر.
مامان پسرها
پاسخ
دقیقا مهم اینه که خودش خیلی خوشحاله از انتخاب هاش ولی خب یک هفته برای پوشیدن مستمر یک کت توی خونه زمان زیادیه دیگه! نه؟
مامان علیرضا و حسین
12 اسفند 92 7:45
12 اسفند 92 7:45
وای تیپش یه طرف، ژستش هم یه طرف!
خیلی با حاله!
بچه ام به این خوش لباسی!
نیلوووووووو
12 اسفند 92 10:11
مامان پسرها
پاسخ
12 اسفند 92 10:11
قربونش برم خیلیم خوش تیپه و خوش لباس
مامانش ببین پسرت از اون دخترکش هاست
مامانش ببین پسرت از اون دخترکش هاست مامان پسرها
پاسخ
بله! دیگه اون تیپای خوبشو ببینی چی می گی؟ ( آیکون یه مادر که داره قربون دست و پای بلوری بچه اش می ره!)
هم اندیش
12 اسفند 92 13:53
12 اسفند 92 13:53
سلام بابا چه بزرگ شده محمد حسین
خیلی باحاله
به نظر من خوش تیپه و ناز
یعنی کسی صورتشو میبینه دیگه لباساش یادش میره با اون چشای خوشکل که شیطنت ازش میباره هااااااااااااااااااااااااااااااااا
وای ژستش باحالههههههههه
عژیژمی
زینب
12 اسفند 92 17:28
مامان پسرها
پاسخ
12 اسفند 92 17:28
یعنی یه تنه رو دست هر چی شبکه فشن و طراح مد و لباسه بلند شده به جون خودم هیچ فرقی با اونا نداره اونا هم همینجوری و با همین اعتماد به نفس هر چی رسید دم دستشون باهاش "تیپ متفاوت" می زنن.
عاشق همین قالب شکنی بچه هام و اینکه غیر ممکن براشون معنی نداره.
الهی بگردم من
میگم زینب جان عمراً از روی عکسای وبلاگ من بتونم بچه هاتو به خصوص محمدحسینو ببینم تشخیص بدم. هر دفعه و از هر زاویه ای برام یه شکله و البته ماشالا یک از یک نمکی تر
به جون خودم هیچ فرقی با اونا نداره اونا هم همینجوری و با همین اعتماد به نفس هر چی رسید دم دستشون باهاش "تیپ متفاوت" می زنن.
عاشق همین قالب شکنی بچه هام و اینکه غیر ممکن براشون معنی نداره.
الهی بگردم من
میگم زینب جان عمراً از روی عکسای وبلاگ من بتونم بچه هاتو به خصوص محمدحسینو ببینم تشخیص بدم. هر دفعه و از هر زاویه ای برام یه شکله و البته ماشالا یک از یک نمکی تر مامان پسرها
پاسخ
ممنون زینب جون! نمک تو نگاهتونه! واقعا غیرممکن براشون معنا نداره! این خیلی خوبه.
دوستم می تونی سریع با من تماس بگیری؟
واقعا غیرممکن براشون معنا نداره! این خیلی خوبه.
دوستم می تونی سریع با من تماس بگیری؟
هدي
13 اسفند 92 8:27
13 اسفند 92 8:27
سلام خواهر جان من اومدم حضوري بزنم هروقت فرمودين بيام زيارت بيبي وديدار دوستان
خبرش با شوما خواهر
گوشيم كن فيكون شد
زینب م
13 اسفند 92 11:15
13 اسفند 92 11:15
سلام
صاحبخونه ماهم هستیم ایشالا فقط خواهشا زودترتر ساعت رو اعلام بفرمایید من از دووور بتونم خودمو برسونم
یک نسیم
13 اسفند 92 22:55
مامان پسرها
پاسخ
13 اسفند 92 22:55
یعنی اینکه اون روز برام آشناس. جزء موارد قاچاقی محسوب میشدم...
مامان پسرها
پاسخ
خب بالاخره تونستم این اعتراف رو از زبان خودت بخونم.
چقدر جالب! یک نسیم! بازم می خوام بدونم. میشه؟
چقدر جالب! یک نسیم! بازم می خوام بدونم. میشه؟
مامان علیرضا
14 اسفند 92 6:58
14 اسفند 92 6:58
ای جانم
شادی پیروزی در چهره اش پیداست
چیکار داری بچه رو خواهر
میترسی خوش تیپ بره بیرون دخترا عاشقش بشن
میترسی خوش تیپ بره بیرون دخترا عاشقش بشن
مونه
15 اسفند 92 4:49
مامان پسرها
پاسخ
15 اسفند 92 4:49
سلام
واقعا حستون رو درک میکنم
من هم وقتی یحیی درباره مدل لباساش نظر میداد خیلی ذوق میکردم (الانم ادامه داره)وقتی میبینی یک نی نی کوچولو قدرت انتخاب و تصمیم داره و برای نظر خودش ارزش قائله واقعا لذت بخشه
در ضمن پسرتون خیلی نمکیه
خدا حفظش کنه
مامان پسرها
پاسخ
سلام! ممنونم! خدا آقا یحیای شما رو هم براتون حفظ کنه.
البته می دونی دیگه؟ همیشه هم همه چیز این قدر گل و بلبل و با نگاه عشقولانه مادرانه نیست. وقتی می خواد تو تابستون لباس گرم بپوشه یا برعکس و بدترش! وقتی حاضر نیست لباسشو که دیگه حسابی کثیف شده عوض کنه. وقتی کلا نصف لباساشو نگاه هم نمی کنه.... وقتی ده دور لباس عوض می کنه تا بالاخره راضی بشه و بعد بریم بیرون!
خاله زهرا
17 اسفند 92 0:17
17 اسفند 92 0:17
آخه من قربون اون صورتت خوشگلت بشم
زينب واقعاً خوب تيپ زده ها ، كت و شال و شلوار اسپرت، رنگاشم بهم مياد
خانم شما اولد فشن تشريف دارى گل پسر ما چه گناهى كرده ، به روز باش به رووووز( بر وزن قوى باش قوى ى ى ى .gif)
)
واجب شد عكس تيپايى كه سارا ميزنه رو بفرستم برات تا خوش تيپ دستت بياد
خانم شما اولد فشن تشريف دارى گل پسر ما چه گناهى كرده ، به روز باش به رووووز( بر وزن قوى باش قوى ى ى ى )
واجب شد عكس تيپايى كه سارا ميزنه رو بفرستم برات تا خوش تيپ دستت بياد
آرامه
18 اسفند 92 10:13
18 اسفند 92 10:13
سلام خوبی؟ من همچنان برای قرار اعلام آمادگی می کنم - به نظرم قرار گذاشتن توی حرم ،هیچ مشکلی نداره - بعدش هم با این تعاریفی که قبلا از پسرت کرده بودی و اینم از عکس و خوش تیپی! به عنوان مامان یه دختر ضایع نیست شماره بدیم!! حتما می خوای ما رو بذاری ته صف دیگه!!
در هر صورت هر کاری لازمه ما هستیم
آرامه
18 اسفند 92 10:18
18 اسفند 92 10:18
به نظرم صبح ها حرم خلوته و معمولا هم از نظر شرایط خونه دستمون بازتره - یه روزی رو مشخص کن یه قرار بذاریم هرکس تونست میاد طلسمش شکسته بشه بعدا اگه خوب بود می تونیم بهترش کنیم
مشکاة
18 اسفند 92 12:42
مامان پسرها
پاسخ
18 اسفند 92 12:42
زینب! زنده ای؟ کجایی؟ نیستی؟ بابا دلمون تنگ شد واست....
مامان پسرها
پاسخ
بلی بلی! زنده ایم همچنان و زیر سایه لطف و کرم حق نفس می کشیم. دل ما هم برای شما تننننگ شده اساسی! هر چند توی سفر هم ما را رها نکردید!
فاطمه بهار
19 اسفند 92 11:15
19 اسفند 92 11:15
سلام
منم یه دفعه خیلی دلم براتون تنگ شد....
راستی من بخاطر شرایط کاری که خودتون در جریانید از دور دارم نگاه میکنم. هروقت قرار گذاشتید به منم بگید که اگه تونستم بیام. بینهایت خوشحال میشم از دیدنتون....
مشکاة
20 اسفند 92 0:30
20 اسفند 92 0:30
مرسی از جوابت زینب...بلی دوستان ما اینترنشنال تشریف دارن و هرجا که شما از دست ما فرار کنین، بالاخره یه کسی از رفقای ما وجود داره که بیاد و بیخ گوشتون وایسه و ما رو به یاد شما بیاره)
راستی تیپ محمد حسین جونم عالی بود حرف نداشت. اتفاقن من سوال فسلفی برام پیش اومده بود که چرا این شال گردنه اینقدر کوتاهه و اصلن یه جوریه! پس همین! نگو که مال عروسک بینواس!
ببین برو خدا رو شکر کن، من یادمه یه بار دخترداییم که الان واسه خودش یه تازه عروس خوشتیپه، وقتی کوچولو بود توی چله ی تابستون زندایی بنده خدامو مجبور کرده بود که راضی بشه با یه کاپشن قرمز! اونو ببره بیرون.....! فک کن....یه روضه دعوت بودیم همه مون. اون سالها که دهه محرم تابستون بود، این بچه گفته بود الا بلا من یا باید واسم کاپشن قرمزمو پیدا میکنی بپوشم، یا اینکه نمیام ....فک کن زنداییم بیچاره تو خیابون چه حالی داشته...
)
راستی تیپ محمد حسین جونم عالی بود حرف نداشت. اتفاقن من سوال فسلفی برام پیش اومده بود که چرا این شال گردنه اینقدر کوتاهه و اصلن یه جوریه! پس همین! نگو که مال عروسک بینواس!
ببین برو خدا رو شکر کن، من یادمه یه بار دخترداییم که الان واسه خودش یه تازه عروس خوشتیپه، وقتی کوچولو بود توی چله ی تابستون زندایی بنده خدامو مجبور کرده بود که راضی بشه با یه کاپشن قرمز! اونو ببره بیرون.....! فک کن....یه روضه دعوت بودیم همه مون. اون سالها که دهه محرم تابستون بود، این بچه گفته بود الا بلا من یا باید واسم کاپشن قرمزمو پیدا میکنی بپوشم، یا اینکه نمیام ....فک کن زنداییم بیچاره تو خیابون چه حالی داشته...
زهرا رقیب
20 اسفند 92 14:17
20 اسفند 92 14:17
عاقا ما هم خدا بخواد 5شنبه جمعه قم هستیم ها!
اگه خواستید بیام سر قرار
خیلی دلم میخواست ببینمتون ،ولی فک کنم جورنمیشه
اگه خواستید بیام سر قرار
خیلی دلم میخواست ببینمتون ،ولی فک کنم جورنمیشه
من چادرم را دوست دارم
20 اسفند 92 16:48
20 اسفند 92 16:48
عزیزم!
خدا حفظش کنه
من که همیشه دلم براش تنگ میشه
***
می بینم که خوبان همه اینجا جمعند
دل منم خواست خب
مطلب بعدی
واجب فراموش شده
مطلب قبلی
و علی الله فلیتوکّل المتوکّلون
