تناسب ارزش ها!
دیروز رفتم نمایشگاه کتاب قم و با پولی که مادرشوهر عزیزم به مناسبت تولد پیامبر بهم داده بودند برای پسرها کلی کتاب گرفتم.
این کلی که میگویم یعنی دقیقا ۴۱ عدد کتاب، سه پازل، دو سی دی انیمیشن و سرود ایرانی، چند تا کارت بازی، یک تقویم کودکانه ، چند تا چرخانه و یک پوستر برای اتاقشان.
درست است که در نمایشگاه، کتاب ها با تخفیف عرضه می شدند اما من برای خرید هر کتاب، بعد از گذراندن مراحل تأیید محتوا و تصویر سازی و نویسنده و ناشر، به گزینه بسیار مهم قیمت هم توجه می کردم. به هر حال در این اوضاع گرانی کاغذ، قیمت کتاب ها عجیب رشد کرده.
جالب این که بعد از رسیدن به خانه، وقتی حساب و کتاب کردم، دیدم قیمت تمااااام این اقلام فرهنگی، اندازه قیمت شلواری است که دو شب قبلش برای سیدعلی گرفته بودم. (تازه دو سه تومان کمتر شد که آن را هم بابت پول پارکینگ و خوراکی برای محمدحسین پرداخته بودم.)
واقعا به حال خودم و آن روح و روانی که پای چک کردن قیمت تک تک کتاب ها گذاشته بودم، تأسف خوردم.
پ.ن: دیشب یادم افتاد توی نمایشگاه یک عکاس از محمدحسین که داشت کالسکه خودش رو هل می داد، خوشش اومده بود. گشتم و عکسش رو پیدا کردم. ولی هنوز موفق نشدم آپلودش کنم.
اینم عکس: