برای مامان جونم

1391/7/26 21:05

نویسنده : مامان پسرها

1,140 بازدید

اشتراک گذاری

تا حالا بیشترین مدتی که از مامانم دور بوده ام، سفر های یک ماهه حج واجب بوده. حالا که نمی دونم مامان برای چند ماه قراره نباشه، گیجم، کلافه ام،ناراحتم. دیروز سید علی کلی گریه کرد. حتی محمد حسین هم فهمیده بود انگار که قراره چند ماه مامی رو نبینه. از بغل مامانم پائین نمی آمد و اگر یه لحظه جداش می کردیم میزد زیر گریه. تا فرودگاه هم با مامان آمد.

من مامانمو می خواااااام!

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامی
3 آبان 91 1:05

salam azize delam tu payiz jodai webloget tofani bood ke akharin bargaye mghavematam ra frow rikht va abraye deltangi haye dooriyat tmame janam ra abiyari kard vali darig az inke khali shavad dorost mesl baroon paiiz ke bara band amadanesh bayad ta bahar sabr koni

مامی
3 آبان 91 1:11

مامی عزیزم سلام به روی ماه خودت و میوه های دلم علی آقای گل و محمد حسین نازنینم اگر چه دوریتان سخت است ولی برای دانستان قدر وجودتان مفید است نمیدانم مویه های دلم را با چه زبانی انشا کنم تازه میفهمم چه قدر قالب الفاظ برای انتقال احساسات ناتوان است دوستت دارم به اندازه ی همه ی چیزهای دوست داشتنی

فدات شم مامان خوبم!

مامانی طهورا
4 آبان 91 23:24