سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

همذات پنداری

1392/5/28 19:46
نویسنده : مامان پسرها
1,181 بازدید
اشتراک گذاری

(این خاطره رااز قول آقای بابا می نویسم چون من بعد از برگشتن از سینما بی هوش شدم.)

رفته بودیم سینما؛ فیلم دهلیز. روابط پدر و پسری توی فیلم خیلی پررنگ بود. رضا عطاران، پدری که به جرم قتل در زندان بود، برای پسر ۷ ساله اش که تازه فهمیده بود پدر دارد، یک اسب چوبی درست کرد. شبیه همان اسب چوبی لوسین که آنت پرتش کرد و شکست.

شب که برگشتیم خانه، محمد حسین رفت توی اتاقش و شروع کرد به گشتن توی کشوهای اسباب بازی ها. هر چی می گفتم نمی اومد بریم بخوابیم. تا این که اومد گفت دستشویی داره. از دستشویی که برگشت، دوباره رفت توی اتاقش، سر کشوهای اسباب بازی.

یک دفعه با خوشحالی اومد توی هال. یک گورخر پلاستیکی دستش بود. اونو گرفت طرفم و گفت: بابا! شما اینو ساختی؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نیلوووووووو
21 مرداد 92 4:29
عززیییییییییزم، سلام اومده بودم بگم خیلی وقته از آقا داماد پست نذاشتی ، دیدم به به این یکی درسته دیر به دیر حرف میزنه ولی کلا طنزش قویه! گور خر پلاستیکی !!!!! واقعا که چقدر بچه ها مفاهیم رو خوب و دقیق درک میکنن. دلم نمیاد برای سلامتی اول آقامون ولی عصر بعدشم شما خانواده الهی و دوست داشتنی مخصوصا دو تا آبنباتا صلوات نفرستم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


سلام خانوم گل! ممنون از این همه لطفت! باور کن ما اون جوری که تو فکر می کنی هم نیستیم. دو تا پلان خوشگل از ما دیدی، فکر می کنی کلا همش همینه خواهر! )
خییییلی به یادتم و دعاگو!
نیلوووووووو
21 مرداد 92 7:10
ان شا ءالله به لطف حضرت حق همه پلانهای زندگیت قشنگ باشن غصه نخور شما ظاهر زندگی رو زیبا کن باطن دست خود خودشه مطمینم همونجوری درون و باطن رو هم زیبا میکنه منم خیلی خیلی به یادتم و اتفاقا برای خودت، پسرات ، همسرت، مادر مهربونت، خواهرهای گلت و عروس خانوم های نازنازی دعا میکنم


ممنونم گلی! همون درست کردن ظاهرش هم خیلی سخته ها!؛)
...
21 مرداد 92 9:19
الهی تصدقت بشم عزیزم
سارا مامان علیرضا
21 مرداد 92 12:11
سلام الهی قربون این پسر جیگر واقعا بچه ها خیلی به چیزایی دقت دارن که از نظر ما شاید خیلی با اهمیت نیاد علیرضا هم بعضی وقتا یه چیزایی میگه یا کاری میکنه که یهو شستم خبردار میشه اینو از تلویزیون از فیلمی که میدیدیم یا از حرفا و حرکا تما بردشات کرده
ܓ نرگس
21 مرداد 92 12:17
سلام مامان پسرای عزیز...

پیام قبلیم رسید؟ خصوصی فرستادمش نمیدونم چی شداومد؟




سلام عزززیزم! شما لطف داری. من قابل این همه محبت شما نیستم.

طیما
21 مرداد 92 14:19
وای تو عالی ای بچه.عاشقتم


مامان حسین
22 مرداد 92 0:22
سلام مامان پسرا.توی اون پست گفته بودی برای خوابوندن حسین همه روشها رو استفاده کردی؟من خیلی کم تجربه ام .لطفا راهنماییم کنید.حسین خیلی سخت میخوابه


سلام عزیزم! بهترین کار به نظرم استفاده از برنامه منظم قبل از خوابه. یه برنامه ثابت که آرامش بخش باشه و هر شب تکرار شه. مثل حمام کردن، قصه گفتن، دعا کردن و سوره خوندن، مسواک زدن و ...
امیدوارم موفق باشی.
اگه بتونی نذاری تلویزیون ببینه خوبه. این جوری سطح هیجاناتش کنترل می شه و راحت تر می خوابه.
من که نمی تونم!
معصومه
22 مرداد 92 9:46
سلام
امیدوارم شما و گلهاتون هم خوب و سلامت باشید. اینکه گفتید کار خنده داریه(پیاده کردن صوت) خوب لازمه وقتی فقط گوش میدی بعد چند وقت فراموش میشه مطالب. اتفاقا کار خوبی کردید. من هم میخواستم شروع کنم به پیاده کردن صوت که از طریق یکی از اقوام که از قضا در قم طلبه هستن فهمیدم کتابش اومده. اسم مجموعه کتاب هست: منِ دیگرِ ما. انتشارات جامعه الزهرا. تا حالا دو جلدش چاپ شده ظاهرا.
خدا آقای همذات پندارتونم حفظ کنه.


ممنون خانومی! رفتم که بخرمش!
خاله زهرا
23 مرداد 92 10:36
چی بگم من عاشقشمممممم ، خییییییلی باحال بود