سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

یا من ارجوه ...

1392/2/29 7:56
نویسنده : مامان پسرها
413 بازدید
اشتراک گذاری
از بچگی دلم می خواست یک وقتی از آن کرم ابریشم های واقعی داشته باشم که وقتی از توی پیله درمی آیند، پروانه های واقعی رنگارنگ باشند. ⭐⭐⭐ مامان کرم ابریشم خریده بود برای سید علی. باید برگ توت می کندیم برایشان. تا بزرگ شوند، پیله ببندند و پروانه شوند. فردا صبح سید علی یکیشان را برد مدرسه. سه تای بقیه را گذاشتم توی در آبی ظرف پنیر. ⭐⭐⭐ صبح شده. سید علی و بعدتر من بیدار می شویم. چهار تا پیله ی سوراخ شده می بینیم. ما نمی دانیم در این چند روز، توی پیله چه اتفاقی می افتد. ما فقط شاپرک ها را می بینیم که می پرند. شاپرک هایی که شاید یادشان نیاید چند روز قبل حتی از توی در آبی ظرف پنیر هم آن طرف تر نمی رفتند. ⭐⭐⭐ من می دانم این کرم ابریشم هایی که در بازار تجریش می فروشند، اگر خوشبخت باشند شاپرک های نخودی رنگی می شوند که روی تنشان کرک دارد. اما می گذارم سید علی بگوید:« اگر خدا بخواهد، می شود. این کرم ابریشم ها هم می توانند پروانه باشند.»
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

...
29 اردیبهشت 92 14:34
فدات شم علی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی جونم
خاله زهرا
31 اردیبهشت 92 21:27
واقعاً چى ميشه همين جور به مرور ايمانمون كم ميشه ؟